چه خوب است که بدانیم در انتخاب یک رئیس جمهور چه کسانی به اهدافشان نزدیک می شوند و اصلاً این اهداف چیست
از قدیم می گویند برای این که بفهمی فلان شخص چه جور آدمی است به دوستانش نگاه کن .
ما هم سعی می کنیم این قضیه را قسمتی از ملاک خود قرار دهیم .
بحث ما بر اصلاح طلب و اصولگراست .
خاتمی ، کروبی و میرحسین موسوی در مقابل محمود احمدی نژاد
لازم به ذکر است که اگر خیلی ها میرحسین را اصلاح طلب نمی دانند در اشتباهند . با این حال دو فرض را در نظر می گیریم .
فرض اول که اصلاح طلب باشد ( خاتمی برای ورود به عرصه انتخابات با میرحسین وارد گفتگو شد و بحث یا من یا او را راه انداخت ) پس در اینجا اصلاح طلب بودن او اثبات می شود .
فرض دوم اصلاح طلب نباشد ( خاتمی آنقدر شناخت ضعیفی نسبت به اشخاص و جریانات دارد که سراغ کسی رفته که با خط و منش او هیچ سنخیتی ندارد . پس در اینجا بی خِردی خاتمی ثابت می شود )
ظاهراً از این پس برای شناخت جریانات سیاسی باید اینگونه تقسیم بندی کرد :
ضد ولایت فقیه ، ولایت فقیه و چوب های دو سر ...
در حال حاضر هر کسی می تواند بفهمد که چه جریاناتی در پشت اصلاحات منتظر است تا نماینده ای از آنها به ریاست جهوری راه پیدا کند تا جبهه ضد ولایت فقیه به سرانجام برسد . البته معلوم نیست سران رده اول اصلاحات هم دقیقاً به دنبال همین هدف باشند یا نه اما چه بخواهند و چه نخواهند این جبهه پشت سر آنها در حال شکل گرفتن است .
حامیان اصلاحات ( جبهه اول )
سازمان مجاهدین ، جبهه مشارکت ، نهضت آزادی ، جبهه ملی و عناصر آنان مانند : امثال شبستری ها (هتاک به ساحت پیامبر (ص) ) ، امثال آغاجری ها ( توهین کننده به امام و مراجع ) ، امثال گنجی ها ، امثال شیرین عبادی ها ( حامی بهائیان و باج گیر بیگانه به بهانه جایزه صلح نوبل ) ، تمامی مخالفان با ولی فقیه ، آمریکا ، اسرائیل و کلاً جبهه غرب و تک تک کسانی که سالهای سال به دنبال براندازی نظام بودند .
حامیان احمدی نژاد ( جبهه دوم )
مقام معظم رهبری ( کسی که همه عمر خود را برای حفظ این نظام گذاشت ، کسی که جانباز این انقلاب است ، کسی که یار اول امام بود ، کسی که امام خمینی معمار انقلاب در مورد این شخص فرمودند : ایشان شایستگی رهبری دارند
اغلب قشر بسیجی کشور که اهدافشان حفظ نظام مقدس جمهوری اسلام است .
اغلب کسانی که تفکر واقعی انقلابی خود را حفظ کرده اند .
علمای بزرگی چون آیت الله مصباح ، آیت الله جنتی ، آیت الله مکارم شیرازی ، آیت الله حائری شیرازی و ....
( جبهه سوم )
کسانی هستند که خود را به ظاهر در جبهه دوم می دانند اما هر چند وقت یک بار خنجری هم از پشت به آنها می زنند .
کسانی که به نوعی مانع پیشرفت جبهه دوم می شوند .
کسانی که ضخامت گردن آنها به ضخامت یه درخت سی ساله هم می رسد .
آیا قضاوت سخت است ؟
البته بدیهی است که اگر کسانی قصد براندازی نظام و بنا کردن دوباره طاغوت ، بنا کردن یک جامعه ضد دینی ، پایمال کردن ارزشهای اعتقادی مردم و اطاعت در برابر غرب را دارند انتخاب جبهه اول انتخاب کاملاً درستی است .
و عده ای هم که خواستار حفظ نظام جمهوری اسلامی ، تبعیت از مقام معظم رهبری ، حفظ ارزشهای دینی و اعتقادی و ایستادگی در برابر ظلم و ستم بیگانه را دارند باید در جبهه دوم صف بندی کندد .
اما عده ای هم باید مواظب باشند که آگاهانه یا غیر آگاهانه در گروه چوبهای دو سر ... ( جبهه سوم ) قرار نگیرند که ناخودآگاه در مقابل جبهه دوم قرار گرفته اند .