تنفس مصنوعی روزنامه بشیر برای برگرداندن خاتمی
بعد از انتخابات دهم و برملا شدن هدف و هویت جریان اصلاحات و به حاشیه رانده شدن سران فتنه 88 توسط مردم ، ظاهراً محمد خاتمی با نادیده گرفتن افتضاحات و خدماتی که به براندازان نظام کرده است با کمال وقاحت قصد دارد تا به عرصه سیاسی کشور برگردد و انگار که هیچ اتفاقی نیوفتاده است و انگار خون هیچ کس ریخته نشده . رابطه خود با دشمنان ایران را فراموش کرده است و گستاخانه حرف از صلح می زند .جالب اینجاست که بعضی از روزنامه های ملی و محلی هم با کمال پررویی در حال احیای جسد نیمه جان سرکرده اصلاحات می باشند . البته این نشان می دهد که اصلاً آزادی مطبوعات وجود ندارد !!!
یکی از این روزنامه های محلی شمال کشور بشیر مازندران است .
روزنامه ای سابقه دار در عرصه خدمت گذاری به جریان اصلاحات دارد .
روزنامه ای که این روزها رسماً از یکی از سردمدار جریان فتنه 88 حمایت می کند .
کلیپ صوتی فتنه ( از بیانات مقام معظم رهبری )
توجه شما را به یادداشتی با عنوان(( دوم خرداد حماسه ای از جنس مردم )) که این روزنامه در تاریخ 2 خرداد 90 چاپ کرد جلب می کنم .
در شماره دیگه این روزنامه در تاریخ 23 خرداد بازهم افاضات آقای خاتمی با آب و تاب چاپ شد . باز هم همان حرف های قشنگ صلح ، دوستی ، محبت . حتماً فهمیدید منظور ایشان چیه دیگه ؟ بله ... یعنی جمهوری اسلامی گندهایی که این آقایون زدن رو فراموش کنه و همه با هم آشتی ...به همین راحتی
توجه شما رو به بیانات مقام معظم رهبری در خطبههاى نماز جمعهى تهران در حرم امام خمینى (ره) 14/3/89 جلب می کنم .
در دعاى چهل و چهارم صحیفهى سجادیه - که دعاى ورود در ماه رمضان است و امام سجاد آن را میخواندند - حضرت چیزهائى را از خداى متعال براى ماه رمضان درخواست میکنند؛ از جملهى چیزهائى که درخواست میکنند، این است: «و ان نسالم من عادانا»؛ پروردگارا! از تو میخواهیم که با همهى دشمنانِ خودمان صلح کنیم، سلم و مدارا پیشه کنیم. بعد بلافاصله میفرمایند: «حاشى من عودى فیک و لک فأنه العدوّ الّذى لانوالیه و الحرب الّذى لانصافیه»؛ مگر آن دشمنى که من به خاطر تو با او دشمنى کردم، در راه تو با او دشمنى کردم. این دشمنى است که ما هرگز با او دم از آشتى نخواهیم زد و دل ما با او صاف نخواهد شد
امام اینجورى بود؛ دشمنىِ شخصى با کسى نداشت. اگر کدورتهاى شخصىاى هم بود، امام زیر پا میگذاشت؛ اما دشمنى به خاطر مکتب، براى امام بسیار جدى بود. همان امامى که از اول شروع نهضت در سال 1341 روى تودهى مردم، انواع و اقسام افکار گوناگون در میان مردم، اینجور آغوش باز کرده بود، مردم را از اهل هر قومى، از اهل هر گروه و مذهبى، با آغوش باز میپذیرفت، همین امام در اول انقلاب یک مجموعههائى را از خود طرد کرد. کمونیستها را صریح طرد کرد. آن روز براى خیلى از ماها که در اول انقلاب دستاندرکار مبارزه بودیم، این کار امام عجیب بود. در همان اوائل انقلاب، امام صریح در مقابل کمونیستها موضعگیرى کرد و اینها را از خودش جدا کرد. در مقابل لیبرالمسلکها و دلباختگان به نظامهاى غربى و فرهنگ غربى، امام قاطعیت نشان داد؛ اینها را از خود دور کرد، از خود جدا کرد؛ هیچ رودربایستى و ملاحظهاى نکرد. مرتجعین را - کسانى که حاضر نبودند حقائق الهى و روح قرآنى احکام اسلامى را قبول کنند و تحول عظیم را بپذیرند - از خودش طرد کرد. امام بارها مرتجعین را با تعبیرات سخت و تلخ محکوم کرد، از خود دور کرد. در تبرّى از افرادى که در دائرهى فکرى و مبانى اسلامى او قرار نمیگرفتند، امام تأمل نکرد؛ در حالى که با آنها هم دشمنى شخصى نداشت.
کلیپ صوتی مرتبط با همین بیانات