• وبلاگ : دل نوشته هاي يک سرباز
  • يادداشت : قناص بغداد
  • نظرات : 0 خصوصي ، 5 عمومي
  • تسبیح دیجیتال

    نام:
    ايميل:
    سايت:
       
    متن پيام :
    حداکثر 2000 حرف
    كد امنيتي:
      
      
     

    سلام دوست عزيز

    ممنون كه بهم سر زدين

    موفق باشيد


    سهراب ،گفتي چشمها را بايد شست ! شستم ولي..... گفتي جور ديگر بايد ديد! ديدم ولي..... گفتي زبر باران بايد رفت ! رفتم ولي او نه چشم هاي خيس و شسته ام را ،نه نگاه ديگرم را هيچکدام را نديد .فقط در زير باران با طعنه اي خنديد و گفت : ديوانه باران زده